خدای مهربانم

متن مرتبط با «عشقت رسد به فریاد» در سایت خدای مهربانم نوشته شده است

عشقت

  • بيمار مي شوم که پرستاري ام کني خود را زمين زدم که هواداريم کني گوشم پر از نصيحت و حرف است اي رفيق من آمادم که رفع گرفتاريم کني گفتي تو سنگدل شده اي خب شدم ولي نزد تو آمدم که قلم کاريم کني اصلا مرا به چوب ادب بستنت چه بود ؟ اصلا که گفته بود فلک کاريم کني ؟ ناني ز من بگيري و ناني دگر دهي بر تو نيامده که دل آزاريم کني رودست خوردم از همه حتي زدست خويش کي خواستم که کاسب بازاريم کني ؟ فريادم از قليلي آب و طعام نيست من جار مي زنم که شبي جاري ام کني با من دوباره قصه شاه و گدا نخوان حيف است صرف قصه تکراريم کني من اختيار خويش به دست تو داده ام حيف است وقف آتش اجباري ام,عشقتي,عشقتك,عشقتي يا عشقتي,عشقت که باشه,عشقت هواك,عشقت رسد به فریاد,عشقت هواك كلمات,عشقت الليل كلمات,عشقتي مهره اصيله,عشقتك قبل ماشوفك ...ادامه مطلب

  • این ابها که ریخت فدای سرت

  • این آبها که ریخت، فدای سرت که ریخت اصلا فدای امّ بنین مادرت، که ریخت گفته خدا دو بال برایت بیاورند در آسمان علقمه، بال و پرت که ریخت اثبات شد به من که تو سقای عالمی بر خاک، قطره قطره ی چشم ترت که ریخت طفلان از اینکه مشک به دست تو داده اند شرمنده اند، بازوی آب آورت که ریخت گفتم خدا به خیر کند قامت تو را این قوم غیض کرده به روی سرت که ریخت وقت نزول این بدن نا مرتّبت مانند آب ریخت دلم؛ پیکرت که ریخت معلوم شد عمود شتابش زیاد بود بر روی شانه های بلندت سرت که ریخت اما هنوز دست تو را بوسه می زنم این آب ها که ریخت فدای سرت که ریخت,این آبها که ریخت فدای سرت که ریخت,اين آبها كه ريخت فداي سرت كه ريخت,شعر این آبها که ریخت فدای سرت که ریخت ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها